روزی روزگاری مریخ یا حسرت طنز قاسمخانی ؟
تاریخ انتشار: ۵ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۲۷۷۳۱۷
عصر ایران ؛ نهال موسوی - سریال دیدن در این روزها بخشی جدا نشدنی از زندگی شده است، فرقی هم ندارد ایرانی باشد یا خارجی. اما در میان حجم زیاد سریالهای قابل دیدن کدام یک شما را به خود جذب کند یک اتفاق مهم است.
اکثر سریالها معمولا تا 3 یا 4 قسمت اول بیننده دارند اما داستان از اینجا شروع میشود ، کدام سریال است که میتواند مخاطب را مجاب کند که به دیدن این مجموعه ادامه دهد یا خیر دیگر حوصله ادامه دادن آن را نداشته باشد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سریال «روزی روزگاری مریخ» آخرین ساخته پیمان قاسمخانی و محسن چگینی تا به امروز 14 قسمت از آن پخش شده است و داستان آن کاملا در یک فضای فانتزی است، در حدود 370 سال بعد و در سیاره مریخ.
ناصر (با بازی سام درخشانی) در زمین، خلافکار خردهپای بدشانس و شرطبندی همیشه بازنده است که میخواهد دست به آخرین و بزرگترین قمار زندگیاش بزند. تا قبل از آن، او باید خودش را از دست دشمنانی که به خونش تشنهاند پنهان کند. کاری که او میکند این است که خودش را منجمد میکند.
370 سال بعد از این ماجرا و در مریخ، لونا (با بازی ویشکا آسایش)، بانوی زمینی-مریخی و مشاور املاک و امور اقامت مریخ، در گیر و دار مشکلات کار و زندگی خانوادگی، در انتظار بسته مرموزی است که قرار است از زمین به دستش برسد. آن بسته ناصر است که در واقع میشود پدر جد لونا.
کد ویدیو دانلود فیلم اصلیواقعیت این است که روزی روزگاری مریخ در حد ایده و طرح داستانی جذاب است اگرچه موضوع جدیدی نیست اما بعنوان پی ریزی برای ساختمانی که قرار است داستان بر روی آن بنا شود، ظرفیت داستانی قابل توجهی در آن است.
مخاطب در 3 یا 4 قسمت ابتدایی سریال در مواجهه با فضا شخصیتها، آنها برایش بامزه هستند حتی اسامی آنها هم به نوعی استعاری و رندانه انتخاب شده است مانند: اسکندر (اسی)، گاندی، افلاطون، ناپلئون (ناپی)، خسرو خاردار و ...
فضایی که داستان هم در آن رخ میدهد هم به همین گونه اما مشکل از بعد از قسمت چهارم سریال آغاز میشود.
مشکل از آنجاست که در زمان طرح و بسط داستان کاملا به ورطه تکرار و کلیشه میافتد، شخصیتها و موقعیتهای تکراری و حتی گاهی اوقات شوخیهایی در حد کلیپهای کوتاه اینستاگرامی 2 یا 3 سال قبل که افراد مختلفی چون علی صبوری ، محمدامین کریمپور و ... میساختند.
وارونه سازی یا استفاده از موقعیت متضاد و معکوس در فیلم و سریال کمدی، یکی از ارکان اساسی رسیدن به خنده مخاطب است اما تا زمانی که این اتفاق به ورطه تکرار نیافتد و دست نویسنده برای مخاطب رو نشده باشد.
بهطور مثال تبعیض جنسیتی در مریخ آنچنان زیاد است که حتی روباتها نیز به حرف مردانِ خانه گوش نمیدهند. بهطوریکه در مریخ زنان جنس برتر هستند و مردان بهعنوان جنس دوم مسئولیتهایی مانند خانهداری، تربیت بچه و … را بر عهده دارند.یا مثلا ملاکهای زیبایی در مریخ با زمین تفاوت دارد؛ بهطور مثال دیگر قدِ بلند مزیت به حساب نمیآید بلکه ملاک زیبایی، قدِ کوتاه است. همچنین پوست سبزِ مریخی نژادی برتر از پوست سفید است که البته اعلام این برتری نیز جرم به شمار میآید.
شاید بتوان گفت بزرگترین لطمهای که مجموعه «روزی روزگاری مریخ» میخورد این است که مخاطب آن از نویسندگان سریال جلوتر است و میداند که هر ماجرایی به کجا ختم میشود به نوعی بعد از چند قسمت دیگر دست نویسندگان رو شده است.
ایرانیزه کردن فضای که در سیاره مریخ ساخته شده است و ارتباط آن با همان روحیات مردم ایران آن هم بعد از 370 سال تلاش نویسندگان سریال است اما متاسفانه جواب نمیدهد.
جدای از این قضیه شخصیتهای سریال هم به گونهای تکراری میشوند و یا در موقعیتی جدید قرار نمیگیرند که وجوه دیگری از آنها را ببینیم، بیشتر تیپهای هستند که بنابر هر اتفاق یا موقعیتی همان عکس العملی را دارند که از آنها انتظارمیرود. از لونا (ویشکا آسایش) گرفته تا دکتر (رامین ناصرنصیر)، زونیکا دافونیکا پپپپ (فلامک جنیدی)، افلاطون (امیرمهدی ژوله) و حتی خود ناصر (سام درخشانی).
نکته دیگری که مخاطب با دیدن این سریال احساس میکند مغبون شده است، طراحی صحنه و فضاسازی در مریخ است، متاسفانه تا حد زیادی ترکیب استفاده از جلوههای ویژه کامپیوتری و دکورهای ساخته شده به همدیگر نامربوط هستند و به اصطلاح ساده باید گفت که بالا و پایین زیاد دارد. برای مثال در صحنههایی احساس میکنیم واقعا یک صحنه از فیلمی علمی، تخیلی امروزی را میبینیم که به مدد آخرین تکنولوژیهای روز این صحنه ساخته شده است و در صحنه بعد درهایی را میبینیم که هنگام باز و بسته شده خودکار، به شدت معلوم است که دکور است و حتی به شکلی بسیار بد و بی کیفیت هم ساخته شده است که هر دفعه در این باز و بسته شدنها احتمال دارد بشکند!
نمیخواهم مانند بعضی از منتقدان سریال از واژههایی چون سقوط آزاد، شکست و ... استفاده کنم اما فقط میتوانم بگویمیا بگویم از پیمان قاسمخانی به عنوان خالق و نویسنده چند مجموعه طنز به یادماندنی در خاطره مخاطبان واقعا انتظار بیشتر از این حرفهاست.
مروری بر کارنامه پیمان قاسمخانی
پیمان قاسمخانی نگارش فیلمنامه در صدا و سیما را از دهه ۱۳۷۰ آغاز کرد. او یکی از نویسندگان سریال خانه ما [به کارگردانی بیژن بیرنگ] بود و در سالهای پس از آن هم به عنوان عضوی از تیم نویسندگان سایر سریالهای کمدی خوب آن روزها حضور پیدا کرد. اما نقطه عطف موفقیت پیمان قاسمخانی سریال پاورچین بود؛ سریالی به کارگردانی مهران مدیری که برای نخستین بار این فرصت را به قاسمخانی میداد تا سرپرست تیم نویسندگان باشد.
موفقیت تاریخی سریال پاورچین در سال ۱۳۸۱ مسیر حرکت قاسمخانی را هموارتر کرد. او در سریال شبهای برره هم به عنوان سرپرست نویسندگان با مدیری همکاری کرد و سرپرستی نویسندگان سریال باغ مظفر را هم برعهده داشت. پیمان قاسمخانی با مدیریت نویسندگان فیلمنامه سریال مرد هزارچهره یک بار دیگر تواناییهایش در فیلمنامهنویسی را ثابت کرد اما پس از آن تصمیم گرفت همکاری با سایر کارگردانان را نیز تجربه کند.
قاسمخانی در سال ۱۳۸۸ با سریال مسافران همکاری با رامبد جوان را تجربه کرد. این سریال خیلی سریع به یکی از متفاوتترین و بهترین سریالهای کمدی تلویزیون تبدیل شد و به همین دلیل در سال ۱۳۸۹ فیلم ورود آقایان ممنوع به دومین همکاری رامبد و پیمان تبدیل شد. قاسمخانی در سال ۱۳۸۹ با سریال ساختمان پزشکان به تلویزیون بازگشت و یکی دیگر از بهیادماندنیترین ساختههای کمدی صدا و سیما را به نام خود ثبت کرد. سریال پژمان [به کارگردانی سروش صحت] آخرین تجربه او در صدا و سیما بود که در سال ۱۳۹۲ از شبکه سه سیما پخش شد.
منبع: عصر ایران
کلیدواژه: روزی روزگاری مریخ نویسندگان سریال پیمان قاسم خانی ساخته شده سریال ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۲۷۷۳۱۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مسوولان در نشر و چاپ کتاب نویسندگان را حمایت کنند
فوزیه بشارت در گفتوگو با خبرنگار مهر اظهار کرد: از اواخر سال ۹۷ در کلاسهای داستان نویسی آقای سراجالدین معناگر از اساتید این عرصه شرکت کردم و سه ماه پس از اینکه در این کلاس ها شرکت کردم تلاشم را برای نوشتن کتاب به نتیجه رساندم.
وی با باراز خوشحالی از آموختن داستان نویسی بیان کرد: بعد از این کلاس آموزشی اولین کتاب من برای چاپ به انتشارات رفت.
وی با بیان اینکه شهرستان بیجار شاعران زیادی دارد که اشعار را به زبان گروسی سرودهاند، افزود: من اولین زنی هستم که زبان بیجار گروسی را به داستان و رمان تبدیل کرده است.
دومین اثرم به کتاب صوتی تبدیل شد
بشارت ادامه داد: همچنین اولین کسی هستم که دومین کتاب داستانی خود با عنوان «هورمسگه گان ژنیگ» را در بیجار به کتاب صوتی تبدیل کردهام که این اقدام با کمک شهر کتاب به یک کتاب صوتی تبدیل شد و همچنین کتاب بنده به زبان فارسی نیز ترجمه شده است.
نویسنده بیجاری به ایدهپردازی آثار خود اشاره کرد و ابراز داشت: ایده های داستان نویسی را بعضاً از محیط اطراف و یا حتی فیلمها و یا کتابهایی که میخوانیم و حتی اتفاقاتی که در گذشته بوده گرفته می شود و در این میان تنها ایدههایی به داستان تبدیل میشود که پتانسیل لازم برای داستان شدن را داشته باشد.
وی ادامه داد: سختترین لحظه نوشتن زمانی است که ایدهای را در ذهن داری و می خواهی این ایده را به داستان تبدیل کنی که تبدیل این ایده در قالب داستان کار دشواری است.
مشکلات چاپ و نشر از مسایل سد راه نویسندگان
بشارت تصریح کرد: بحث چاپ و نشر کتاب نیز از سایر مسایل مهمی است که سد راه نویسندگان قرار دارد و یکی از کتابهای کردی بنده که توسط ناشر انجام شد متاسفانه نشر به خوبی توسط ناشر انجام نشد و خود من آثارم را ارسال می کردم.
نویسنده بیجاری اضافه کرد: نویسنده کتابی که مینویسند نمی خواهد تنها برای خود نگه دارد بلکه ناشر باید در راستای نشر اثر تلاش کند و این بخشی از مشکلات نویسندگان است.
بشارت ادامه داد: اولین کتاب من در اواخر سال ۹۷ با عنوان «سه رچوپی ئاگر له ریخه سیه» توسط خانم فروزان محمدی به زبان فارسی در حال ترجمه است و به زودی منتشر می شود.
استقبال مردم از کتاب «اشکهای یک زن»
وی گفت: کتاب «اشکهای یک زن» خیلی بازتاب خوبی داشت و مورد استقبال مردم قرار گرفت و در مسابقات کشوری هم حائز رتبه های برتر شد و به کتاب صوتی نیز تبدیل شده است.
وی تصریح کرد: آثار بنده در خارج از کشور نیز به چاپ رسیده و خوشبختانه با استقبال بسیار خوب مخاطبان قرار گرفته و این اولین آثار گروسی است که در فرای مرزهای ایران اسلامی منتشر شده است.
بشارت اعلام کرد: همچنین کتاب «سه مای چاره نوس» (رقص سرنوشت) از دیگر آثار نوشته شده توسط بنده است که در حال ترجمه به زبان فارسی است و به زودی روانه بازار خواهد شد.
نویسنده بیجاری به آثار جدید و در حال نگارش خود اشاره کرد و بیان داشت: در حال حاضر دومین رمان خود را به زبان گروسی در حال نگارش دارم و معتقدم ترجمه این کتابها موجب تبادل اطلاعات فرهنگی خواهد شد و بنده آثار خود را به زبان گروسی به نگارش در می آورم.
وی بازخورد مخاطبان اشاره کرد و ابراز داشت: خوشبختانه آثار بنده مورد استقبال بسیار خوب مخاطبان قرار گرفته است و بعضاً مخاطبان با من تماس می گیرند و از نگارش کتاب به زبان و گویش گروسی بسیار تقدیر کردند که موجب زنده شدن زبان و گویش گروسی شده و تاثیرگذاری زیادی بر مخاطب داشته است.
آثار نویسنده همچون فرزند برای مادر است
بشارت اضافه کرد: کتاب و آثار یک نویسنده مانند یک فرزند برای مادر هستند و من با تمام لحظات کتابهایم همزاد پنداری کردهام و هریک از این آثار به نوعی برای من ارزشمند است.
وی اعلام کرد: همچنین در ۱۲ روزنامه مطالب بنده چاپ شده است و به اعتقاد من بزرگترین حمایت و کمک میتواند حمایت مسولان در نشر و چاپ کتاب کمک کنند.
بانوی نویسنده بیجاری به کتابهای صوتی نیز اشاره کرد و اذعان داشت: در دوره حاضر بیشتر مردم به دلایل مشغله کاری ترجیح میدهند از کتاب های صوتی استفاده کنند اما خود من اعتقاد دارم لذت خواندن کتاب به حالت فیزیکی بودن آن و ورق زدن صفحات بهتر است وافرادی که زمان دارند حتماً از کتابهای فیزیکی برای مطالعه استفاده کنند.
کد خبر 6092806